loading...
فان کده
Ebrahim بازدید : 3 دوشنبه 16 دی 1392 نظرات (0)

 

شيخ را گفتند : علم بهتر است يا ثروت ؟

.شيخ بيدرنگ شمشير از ميان بيرون آورد و مانند جومونگ مريد بخت برگشته را به سه پاره ي نامساوي تقسيم نمود و گفت : سالهاست که هيچ خري بين دو راهي علم و ثروت گير نميکند

.مريدان در حاليکه انگشت به دندان گرفته ولرزشي وجودشان را فرا گرفت گفتند يا شيخ ما را دليلي عيان ساز تا جان فدا کنيم

.شيخ گفت :در عنفوان جواني مرا دوستي بود که با هم به مکتب ميرفتيم ، دوستم ترک تحصيل کرد من معلم مکتب شدم

.حالا او پورشه داره...من پوشه

.او اوراق مشارکت دارد،ومن اوراق امتحاني

.او عينک آفتابي من عينک ته استکاني

.او بيمه زندگاني.من بيمه خدمات درماني

.او سکه و ارز...من سکته و قرض

!سخن شيخ چون بدينجا رسيد مريدان نعره اي جانسوز برداشته و راهي کلاسهاي آموزش اختلاس گشتند

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 111